فضادرآثاراحمد نصرالهی

 (چکیده صحبت خلیل سمائی جابلو درنشست تخصصی پیرامون آثاراحمد نصرالهی در افتتاحیه نمایشگاه طراحی گروه نقاشان سپند

درگالری کوچه باغ گورابجیر صحرا گیلان)

برای بررسی آثارنصرالهی ازطراحیهای که ایشان روی برگه های که از کتابهای مختلف مطالعه کرده وامروزبعنوان اثر نگهداری می شود وارد می شوم وفضا را به چهاردوره تقسیم می نمایم.

1- دوره لذت جویی(یادگیری)

- نخستین انسان، نخستین شهریار-

نصرالهی دراین دوره ازآثارش دست به تجربه اندوزی وآموزش دیدن از طبیعت را دارد وتلاش می کند مثل هر هنرجوی نقاشی سبکها واسلوبهای نقاشی رابا تکنیکهای اساتید نقاشان رئآلیسم- اکسپرسیونیسم-امپرسیونیسم-کوبیسم-سورئالیسم وسمبولیسم راتجربه نماید.

ازفیگورانسانی وحیوانی به شیوه اکسپرسیونیستی باموضوعات واقعی تصاویری می سازد که داستانهای خودش رادارد.

انواع فضا :1 - عینی 2- ذهنی ودرونی

2 – دوره تاریخی (اسطوره پردازی)

-هنر مانوی،خاوردور،ریگ ودا،تذکرةالیاء،افسانه گیومرث ومشی ومشیانه-

مطالعه ومراجعه به کتب وتصاویر دوره های تاریخی وآشنائی با تفکر واندیشه آنها دست به خلق اثر می زند.

خطوط کناره نما،تک چهره ها،محدودیت رنگی،سطوح وسادگی رااز تصاویرمانوی – درونگرایی فلسفی عرفانی بودیسم،استفاده ازتک رنگ،فرمهای چهارگوش،استفاده از مرکب ورنگ سیاه وخاکستری،تاثیر ازخوشنویسی چینی-آشنایی با مکاشفه پیدایش جهان،موجودات اساطیری درسروده های ریگ ودایی-آشنایی باخیال ودرونگرایی عارفانه واشراقی ایرانی،پرهیز از پرسپکتیوموجب میشود به طرف تجرید وانتزاع سوق پیداکند.

اسطوره پردازی ،نمادگرایی،پرداختن به نشانه های کهن توسط هنرمند مخاطب را به زمان وسفر در تاریخ می برد.بامطالعه اندیشه وافکارمانوی،تذکرةالیاء،آشنایی باعرفای ایران مانند بایزید بسطامی،غزالی،مولانا، فضای عرفانی ایرانی بارها دروازه هزار توی خیال وآرزو را برای ایشان بازمی گشاید.تا اینکه بتواند درخیال های عمیق شناور باشد وفضای شاعرانه وبازیگوشیهای شادمانه راایجاد کند

انواع فضا:اسطوره ای،معنوی شهودی،نمایشی تزیینی،خیالی،روایتگری،بیرون ودرون،متناقض،پروخالی

3- دوره فلسفی(عقلانی)

-خورنه ،ماندالاهای هفتگانه-

یکی از بنیادی ترین مفاهیم در اندیشه زردتشتی خورنه است.چهارگوشی که که در داخل آن دایره قراردارد.ماندالا در زبان سانسکریت به معنی دایره است در اندیشه بوداوهندو نمادجهان هستی است .

کارل یونگ ماندالا را کهن الگوی خویشتن می داند.

فضای تقابلی مربع ودایره در برخی ازآثار نصرالهی دو وضعیت را بوجود می آورد

1-مربعی که دایره می سازد:ارتباط بیرون به درون است،کیفیتی بی نهایت درونگرایی که مخاطب دریافت می کند.

2-دایره ای که مربع می سازد:فضای برونگرایی که ازدرون به بیرون است که خیال وذهن ایشان آنرا جستجو میکند

انواع فضا : انتزاعی، فی البداهگی، اشکال ورنگ

4-دوره کمال(تزکیه درون)

-تضادهای درونی،یاس،عزلت طلبی،برتری طلبی-

انسان از دو من مرکب(من انسانی ومن حقیقی)واز دو میل مرکب(روحانی وجسمانی)بوجود آمده است.

هنرمند ازروح پنهان اشیاء وحقیقت منتزع از ظاهر آن ؛باایجاد کردن ساده ترین اشکال ، صراحت در فرم واستحکام ساختاری به بیان درونی تاکید کند.

صورتهای طبیعی واسطوره ای رادرحد الگوهای اشکال هندسی ساده کند و دربعضی از آثارش علاقه برتاکید حجم سه بعدی که از لحاظ ساختاری آشکار هندسی به شمار میرود . پیوند دوباره خودآگاهانه واقعیت درونی جهان بر طبیعت است.

استفاده از ترکیب چهارگوش،دایره،سه گوش،چلیپا،پیکانها ،فضای ناب تجسمی را بوجودمی آورد.باکاربرد اعداد،ارقام،طلسمها،جادوها،دعاهاورفتار حذف نمابه طرف انتزاع می رود،که هنرمندرابه عزلت نشینی می کشاند . یک سویه آن بطرف خلاصه کردن یا تجرید می رود،هنرمند را به عرفان نزدیک می کند.

گه گاهی اندیشمندوگاهی کودک می شودوتلاش داردکودکانه نقاشی کند این فاصله فضای نقاشی نصرالهی بانقاشی کودکان است.

دراین دوره رنگ وفرم رابه خاطررنگ وفرم استفاده می کند ودر جستجوی هیچ معنایی نیست ورنگ وفرم نسبت به حالات عاطفی واحساسی بکار می برد؛که هیچ معنا ومفهومی را انتقال نمی دهد بلکه حالتگرایی انتزاعی را تقویت می کند.

عمل نقاشی کردن به موضوع ومحتوا وعالم درونی وپنهانی نقاش به آنچه درواقعیت وحقیقت است برتری پیدا میکند.

بطور مثال:برش -سوراخ کردن-بوم فانتانا،پرتاب رنگ به روی بوم توسط جکسون پولاک،ضربه قلم های ناخودآگاه دکونینک وهجوم نصرالهی به بوم مثل (پاره کردن-سوراخ کردن-دوختن وشستشو)آثارش را بوجود می آورد.که این رفتار از شکاف وقهر وآشتی سخن می گوید.

ایشان گاهی خردگرا وگاهی ناخود آگاه،شهودی ،درونی وشخصی می شود.دربعضی ازآثاراز رنج وجود ودر جهت دیگر از مرتبه آگاهی صحبت می کند.

چکیده نگاری،تزئین،انتزاع،تجرید،مفاهیم ذهنی ،نماد ونشانه از خصلتهای نقاشی ایشان است

انواع فضا : رفتاری ودرونی پر تحرک،متحرک وتغییر پلانها،نیوتنی وکوانتومی(مثبت ومنفی)، وهمی،همزمانی وتلفیق، موسیقی گرا، تعلیق، منفصل

در نتیجه احمد نصرالهی بابکارگیری فضاهای متفاوت آثاری بوجود می آورد که شیوه ای است جهت ارتباط با تمام افراد بشروهمچنین تجربه ادوار چهار گانه خویش با درک مفاهیم زیبایی شناختی واصول فنی هنر جهت دست یافتن به درونیات خویش می باشد.

خلیل سمائی جابلو